مهدی فدایی مهربانی؛ سعید جهانگیری
چکیده
مارتین هایدگر فیلسوف پدیدارشناس آلمانی را باید یکی از مهمترین منتقدان فلسفۀ سوبژکتیو غرب در نظر آورد که به جای تأکید بر انفکاک پذیرفته شدۀ فاعل شناسا و مورد شناسایی، که به طور خاص در نظریۀ تناظری صدق ...
بیشتر
مارتین هایدگر فیلسوف پدیدارشناس آلمانی را باید یکی از مهمترین منتقدان فلسفۀ سوبژکتیو غرب در نظر آورد که به جای تأکید بر انفکاک پذیرفته شدۀ فاعل شناسا و مورد شناسایی، که به طور خاص در نظریۀ تناظری صدق اصلی مسلّم انگاشته می شود، ساحت فهم را نه ساحت انطباق و ارتباط برقرار شدن میان سوژه و ابژه، بلکه ساحت حضور در ساحت فهم در نظر می آورد؛ از این جهت در نظر هایدگر میان نحوۀ بودن و نحوۀ فهم ارتباط هست. از سویی هانری کربن به مثابۀ یکی از مهمترین فلاسفۀ متأثر از هایدگر، معتقد است فلسفۀ ایرانی-اسلامی افق گستردهتری برای فهم را در مقابل فیلسوف قرار می دهد. پرسش اصلی این مقاله این است که کربن چه افقهای هستیشناختی دیگری فراتر از هایدگر را در متن فلسفۀ شیعی جستجو میکرد؟ نویسندگان معتقدند به زعم کربن، فلسفۀ شیعی با اعتقاد به ساحتهای تشکیکی حضور، فهم عمیق تر و کامل تری را برای فیلسوف و سالک به ارمغان می آورد و بدین ترتیب فهم فراتر از تاریخ جهانی قرار می گیرد. چیستیِ براهین این دو فیلسوف مورد تأمل ما در این مقاله قرار گرفته است.