%0 Journal Article %T مکینتایر و مسئله‌ی شکاف واقع-ارزش بر اساس کتاب در پی فضیلت %J تأملات فلسفی %I دانشگاه زنجان %Z 2228-5253 %A شیرزاد, میثم %A عبدل آبادی, علی اکبر %D 2015 %\ 11/22/2015 %V 5 %N 15 %P 129-145 %! مکینتایر و مسئله‌ی شکاف واقع-ارزش بر اساس کتاب در پی فضیلت %K قانون هیوم %K مغالطۀ طبیعی‌انگاری %K شاکلۀ ارسطویی %K استدلال کارکردی %K مکینتایر %K شکاف واقع- ارزش %R %X بی‌شک، مسألۀ شکاف واقع- ارزش را باید در زمرۀ مسائل بسیار مهمّ فلسفۀ اخلاق به‌شمارآورد. طرح مسألۀ شکاف واقع- ارزش را به فیلسوف شکّاک و تجربی‌مسلک اسکاتلندی، دیوید هیوم، منسوب دانسته‌اند. هیوم مدّعی بود که استنتاج قضایای اخلاقی متضمّن باید/ نباید از قضایای متضمّن هست/ نیست، امکان‌پذیر نیست. فیلسوفان اخلاق از این آموزۀ هیومی با عنوان «مغالطۀهست-باید» یاد می‌کنند. پس از هیوم، جرج ادوارد مور، فیلسوف تحلیلی‌مشرب انگلیسی، آن آموزۀ هیومی را به ‌نوعی احیا کرد. مور مدّعی بود که مفهوم «خوب» را بر حسب مفاهیم نااخلاقی/ خاصّه‌های طبیعی نمی‌توان تعریف کرد. وی فیلسوفانی را که مفهوم «خوب» را بر حسب مفاهیم نااخلاقی/ خاصّه‌های طبیعی تعریف کرده‌اند، به ارتکاب مغالطه‌ای با عنوان «مغالطۀ طبیعی‌انگاری» متّهم می‌کرد. عده‌ای از فیلسوفان اخلاق در صدد تأیید مغالطات مطرح‌شده از سوی هیوم و مور برآمده‌اند و گروهی نیز درصدد ردّ آموزه‌های آن دو بوده‌اند. السدر مکینتایر، فیلسوف نوارسطویی آمریکایی، از جملۀ فیلسوفانی است که با ردّ شکاف واقع-ارزش سعی کرده تا تبیین خاصّی از چگونگی بروز و ظهور نظریّات مروّج شکاف واقع- ارزش به دست دهد و استدلال‌هایی برای نشان‌دادن بطلان آن اقامه کند. در این مقاله، نخست به‌اختصار، آموزه‌های هیوم و مور دربارۀ شکاف مذکور را از نظر خواهیم گذراند؛ سپس به ملاحظات مکینتایر دربارۀ آن شکاف خواهیم پرداخت. %U https://phm.znu.ac.ir/article_21012_f1e937b6ec15826952c8bd97161c31ee.pdf