نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 قزوین - دانشگاه بین المللی امام خمینی
2 فلسفه و حکمت اسلامی- دانشکده علوم و تحقیقات اسلامی
چکیده
آکویناس بر این باور بود که طبیعت انسان مشتمل بر غایاتی ذاتی است که از نظمی پیروی میکنند که وی آن را قانون طبیعی مینامید. از نظر وی هم عقل نظری و هم عقل عملی دارای مبادی بدیهیای هستند که بی نیاز از اثبات هستند. برخی در عقل عملی آکویناس میان دو زمینه اکتشافی و توجیهی تمایز قائل شده اند؛ زمینه اکتشافی سیندرسیس و زمینه توجیهی عاقبتاندیشی است. آکویناس بر این باور است که سیندرسیس غایت را برای فضایل اخلاقی تعیین میکند. غایتی که از طریق سیندرسیس به ادراک ما در میآید غایتی کلی است که میان شخص دارای فضایل و شخص مبتلا به رذایل مشترک است. آکویناس متناظر با دو نوع عاقبتاندیشی دو نقش برای آن قائل است، عاقبتاندیشی عام غایت قریب را تعیین میکند و عاقبتاندشی خاص انتخاب ابزار را انجام میدهد؛ سیندرسیس نیز غایت نهایی را تعیین می کند. آکویناس در خصوص معرفت به غایت از ارسطو جدا می شود چرا که ارسطو تعیین غایت را وظیفه فضایل اخلاقی می داند، در حالیکه نزد آکویناس فضایل اخلاقی صرفاً به غایت نهاییای که از سوی سیندرسیس تعیین شده است، متمایلاند. وی با بدیهی دانستن اصل اول عقل عملی و هم ارز دانستن آن با اصل عدم تناقض، عقل عملی را در زمینه اکتشافی مرتبط با جزء علمی نفس و در زمینه توجیهی مرتبط با جزء محاسبهگر آن می داند. این در حالی است که ارسطو به وضوح در کتاب ششم اخلاق نیکوماخوس عقل عملی را مرتبط با جزء محاسبهگر میداند و نه جزء علمی.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Aquinas on practical reason
نویسندگان [English]
- fateme Aslibeigi 1
- majid mollayousefi 2
1 Qazvin- 29/5000 Imam Khomeini International University
2 Islamic philosophy and wisdom, Islamic Sciences and Researches
چکیده [English]
آکویناس بر این باور بود که طبیعت انسان مشتمل بر غایاتی ذاتی است که از نظمی پیروی میکنند که وی آن را قانون طبیعی مینامید. از نظر وی هم عقل نظری و هم عقل عملی دارای مبادی بدیهیای هستند که بی نیاز از اثبات هستند. برخی در عقل عملی آکویناس میان دو زمینه اکتشافی و توجیهی تمایز قائل شده اند؛ زمینه اکتشافی سیندرسیس و زمینه توجیهی عاقبتاندیشی است. آکویناس بر این باور است که سیندرسیس غایت را برای فضایل اخلاقی تعیین میکند. غایتی که از طریق سیندرسیس به ادراک ما در میآید غایتی کلی است که میان شخص دارای فضایل و شخص مبتلا به رذایل مشترک است. آکویناس متناظر با دو نوع عاقبتاندیشی دو نقش برای آن قائل است، عاقبتاندیشی عام غایت قریب را تعیین میکند و عاقبتاندشی خاص انتخاب ابزار را انجام میدهد؛ سیندرسیس نیز غایت نهایی را تعیین می کند. آکویناس در خصوص معرفت به غایت از ارسطو جدا می شود چرا که ارسطو تعیین غایت را وظیفه فضایل اخلاقی می داند، در حالیکه نزد آکویناس فضایل اخلاقی صرفاً به غایت نهاییای که از سوی سیندرسیس تعیین شده است، متمایلاند. وی با بدیهی دانستن اصل اول عقل عملی و هم ارز دانستن آن با اصل عدم تناقض، عقل عملی را در زمینه اکتشافی مرتبط با جزء علمی نفس و در زمینه توجیهی مرتبط با جزء محاسبهگر آن می داند. این در حالی است که ارسطو به وضوح در کتاب ششم اخلاق نیکوماخوس عقل عملی را مرتبط با جزء محاسبهگر میداند و نه جزء علمی.
کلیدواژهها [English]
- Aquinas
- practical wisdom
- practical reason
- synderesis
- Aristotle