محمد حسین داودی؛ نفیسه ساطع
چکیده
«اعتباری» اصطلاح پرکاربرد در معرفتشناسی است. جیمز از اعتبار به عنوان برونرفتی از عقلگرایی حداکثری استفاده میکند و آن را «فرض باور» یا «پذیرش اولیه باور» معنا میکند بهگونهای ...
بیشتر
«اعتباری» اصطلاح پرکاربرد در معرفتشناسی است. جیمز از اعتبار به عنوان برونرفتی از عقلگرایی حداکثری استفاده میکند و آن را «فرض باور» یا «پذیرش اولیه باور» معنا میکند بهگونهای که شواهدی بعدی صدق یا ابطال آن را متاثر از همین فرآیند معتبرسازی باور نشان میدهد. از نقدهای اساسی نظریه جیمز، مطابقت امر اعتباری با واقعیت در حال تکامل و تحقق؛ و فروکاستن صدق به سودمندی است. کاربرد مهم دیگر اصطلاح اعتباری در نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی است که به معنای جعل و قراداد مفاهیمی به جهت رفع نیازهای اساسی انسان است. دیدگاه علامه، اگرچه ادعای صدق برای ادراکات اعتباری نکرده، اما مستلزم جعلی و نسبی بودن بسیاری از مفاهیم و احکام عملی و اخلاقی است. پژوهش حاضر بر آن است که میتوان با تبیین جدیدی از اعتباری، بدون تغییر در معنای صدق و بدون جعلی دانستن امور اخلاقی، رهیافتی برای معضل معرفتشناسی باورهای ضروری و سودمندی که قرینه کافی برای اثبات یا ابطال آنها وجود ندارد، تدارک دید. در این تحلیل نشان داده میشود که با پذیرش کاربرد اعتباری به معنای «فرض باور» یا «تلقی به پذیرش» بهگونهای که آثار متوقع از باور بر آن مترتب گردد بدون آنکه به صدق متصف شود، میتوان این دست باورها را پذیرفت و ادراکات اعتباری به این معنا را در حوزه علوم نظری و علوم عملی معتبر دانست.