محمد (جلال الدین) ملکی
چکیده
مسئلۀ«حرکت» از جمله مسائلی است که از همان آغاز و شگلگیری فلسفه در ایران و یونان، شکل گرفت و مورد توجه و تاکید فیلسوفان واقع شد و از این رو، رسالهها و کتابهای بسیاری در این باره نوشتهاند. یکی ...
بیشتر
مسئلۀ«حرکت» از جمله مسائلی است که از همان آغاز و شگلگیری فلسفه در ایران و یونان، شکل گرفت و مورد توجه و تاکید فیلسوفان واقع شد و از این رو، رسالهها و کتابهای بسیاری در این باره نوشتهاند. یکی از آن مسائل که ذیل این موضوع مورد بررسی قرار گرفته، حرکت در «جوهر اشیا» است که ملاصدرا آن را ابتکار و مطرح کرده است. این مسئله از زمان طرح تا به امروز مورد نقد و اِبرام قرار گرفته و موافقان و مخالفانی را نیز برانگیخته است. او مدعی است حرکت جوهری«حرکتی است که در ذات اشیا رُخ میدهد». این مقاله بر آن است ضمن اشارهای به حرکت جوهری، دیدگاه فیلسوف معاصر استاد عابدی شاهرودی را که با عنوان«تکملهای بر نظریّۀ حرکت جوهری» است به اختصار بیان کند. در این نظریه، حرکت، یک حرکت تالیفی است که بر اساس نظریه حرکت بُرداری، نظریه ملاصدرا را که کاستی هایی دارد و در متن مقاله به برخی از آنها اشاره شده است، آن کاستی ها جبران می شود. از اینرو، نخست حرکت جوهری را بر اساس تعریف ملاصدرا به اختصار بَررسیده و سپس نظریّۀ استاد که با عنوان«حرکت بُرداری» تکملهای بر حرکت جوهری ملاصدرا آمده که در آن زمان یک حادثه غیر قابل برگشت است، برخلاف نظر استاد که زمان یک امر قابل برگشت است، تبیین شده است.