هادی عبیداوی؛ محمد باقر عباسی؛ عبدالعلی شکر
چکیده
فلسفه اسلامی دانشی «سهل ممتنع» است بدین معنا که اگر مفاهیم آن درست تصور شود، تصدیق به بسیاری از قضایای آن ساده خواهد بود اما از آنجایی که تصور درست از این مفاهیم به سختی حاصل میشود، تصدیق به قضایای ...
بیشتر
فلسفه اسلامی دانشی «سهل ممتنع» است بدین معنا که اگر مفاهیم آن درست تصور شود، تصدیق به بسیاری از قضایای آن ساده خواهد بود اما از آنجایی که تصور درست از این مفاهیم به سختی حاصل میشود، تصدیق به قضایای بدیهی و فطری آن همانند قاعده الواحد، سخت شده است. از جمله اموری که موجب سختی تصور مفاهیم فلسفه شده است، سرگویی و مجازگویی فراوان در فلسفه است که این کار برای متهم نشدن به کفر یا رعایت حال مخاطب غیر ماهر در فلسفه، انجام گرفته است. همچنین این سرگویی و مجازگویی فراوان باعث شده است که اشخاص غیر ماهر در فلسفه حتی آنجا که مفاهیم به روشنی و به معنای حقیقی استعمال میشود، آن را حمل بر سرگویی و مجاز گویی کنند. تا جایی که مفهوم روشن، حالتی مخفی و رازگونه پیدا میکند. که میتوان از آن تعبیر به «سرٌ واضح» کرد. از جملهی این مفاهیم، مفهوم صدور، ولادت و تناکح است. که به خاطر آنکه استعمال آنها مجاز پنداشته میشود، حالتی سر گونه پیدا کردهاند و فهم قواعد فطری و بدیهی فلسفه صدرائی را سختتر کردهاند. در این پژوهش با روشی توصیفی و تحلیلی بر اساس مبانی ملاصدرا، استعمال حقیقی این الفاظ در فلسفه صدرائی، بدون آنکه لازمه آن مادی انگاری خداوند باشد، اثبات میشود.