عبدالله نصری؛ حمیده مظاهری سیف
چکیده
در این مقاله نسبت سبکزندگی با معنایزندگی در مکتب رواقی مورد بررسی است. مکتبی کهن که معنای فلسفه را شیوه زیستن می داند و داعیه سبک سازی دارد و آموزه های آن امروزه مورد توجه قرار گرفته است. چگونگی سبکزندگی ...
بیشتر
در این مقاله نسبت سبکزندگی با معنایزندگی در مکتب رواقی مورد بررسی است. مکتبی کهن که معنای فلسفه را شیوه زیستن می داند و داعیه سبک سازی دارد و آموزه های آن امروزه مورد توجه قرار گرفته است. چگونگی سبکزندگی از دغدغههای بشر است و برای شناسایی نقاط قوت و ضعف آن، جهت ارائه سبک ایدهآل باید معنای زندگیِ مرتبط و مؤثر در آن را جست. معنای زندگی برمبنای هستیشناسی و انسانشناسی و ارزششناسی شکل میگیرد. پس از استنباط آن در مکتب رواقی، آموزههای رفتاری ایشان در 4 عرصه تعامل با خود، با خدا، با دیگران و با هستی مورد بررسی است. وجود خلأها و نقایض چون چگونگی تفسیر ماهوی هستی و انسان در مبانی فکری رواقیون باعث بروز معنای چندپهلو و مبهم از زندگی شده و به تبع آن سبک زندگی حاصل از این مکتب با تعارضات و چالشهایی چون چگونگی ارتباط با خالق و تعهدات عملی ناشی از آن بودن، ارتباطات انسانی و چگونگی تعامل با همنوعان و چگونگی پذیرش مدرنیته و تاب آوری اقتضاعات زندگی فنآورانه روبرو است. روش این مقاله عقلی-تحلیلی است.